روز ششم عید دوقلوهای آزیتا جون بدنیا امدن
ما هام رفتیم بیمارستان و موقع برگشت که به خونه رسیدم گلم شما رفتی با سطل زبله تو کوچه که درش باز بود بازی کنی و در سطل میافته رو دستت و شصتت درجا کبود و ورم میکنه
دکتر که بردیمت گفته گچ بگیرین و یک ماه بمو نه..................
این کنجکاوییات داره هرچی بزرگتر میشی کار دستت میده